پیشینه سکونت در بادرود
 
درباره وبلاگ


بادرود شهری است تاریخی با پیشنیه 7000 ساله در کرانه کویر مرکزی ایران وحاشیه کوهپایه های کرکس، بادرود درست در مرکز جغرافیائی ایران قرار دارد . وجود گویش محلی بادرودی که ریشه در پارسی اشکانی-پهلوی دارد وتعداد بیشمار محوطه های باستانی این دیار را بعنوان پایتخت تاریخی فلات مرکزی ایران قلمداد نموده است .بادرود از توابع استان اصفهان وبر سر راه کاشان -نائین قرار دارد .بارگاه منور حضرت آقاعلی عباس ، پرستشگاه آدینه، گرمابه نوقه ودهها خانه تاریخی یادگار پیشینیان این سرزمین است.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 26
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 33
بازدید کل : 1316
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

بادرود،دیار من
آشنائی با بادرود، چهارمین شهر زیارتی ایران






در یشت های اوستا، از کلمه باد به نام «وات» و «واد» یاد شده، در گویش امروزه مردم بادرود هم کلمه باد را به صورت «واد» تلفظ می کنند. در زبان سانسکریت، عنصر باد را پروردگار و ایزد مخصوص دانسته و اوست که نذورات را می پذیرد. دوت وایت هاوس در کتاب «نخستین شهری» از باد به عنوان یکی از چهارده شهر مهم دوران دودمان های اولیه ایران در 2500 سال پیش از میلاد نام برده است. دیاکونوف در کتاب تاریخ ماد از حمله آشورناسیراپال (پادشاه آشور) به باد خبر داده است

    از نشانه های فرهنگی قدمت منطقه می توان به گویش (زبان محلی) مردم منطقه اشاره کرد که خوشبختانه سالم مانده است. گویش بادرودی که به عقیده زبان شناسان جزء زبان های بکر ایران مرکزی محسوب میشود، ریشه در زبان باستانی پهلوی اشکانی دارد (مصاحبه با فریدون جنیدی، ایرانشناس و استاد زبان های باستانی ایران) و آنرا جزء شاخه های زبان راجی قدیم دانسته اند [11]. این گویش البته در خالدآباد و سه روستای فمی، ده آباد و متین آباد با اندکی لهجه متفاوت ادا می شود.

    اکتشافات «سایت اریسمان بادرود»، مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد، اولین زیستگاهی که در آن کارگاههای ذوب فلزات برقرار بوده است را نشان می دهد و این بزرگترین پشتوانه مدنیت این شهر و منطقه است

     کهنسالان عقیده دارند که نام این محل، نخست شاه آباد بوده و به مرور به باد و سپس بادرود مشهور شده است، برخی نیز معتقدند نام نخستین آن بادافشان بوده است، در کتاب «تحفة الفقرا» صفاالسلطنه آمده است: «قریه باد که اسم اصلی آن بادافشان است و از قراری که می گویند شهری بوده که چهار فرسخ طول و عرض داشته است» [12]. از قدیمی ترین مآخذی که نام این مکان در آن یاد شده می توان به کتاب اعلاق النفیسه ابن رسته اصفهانی اشاره کرد که به سال290 ه.ق تالیف شده، در آن کتاب منازل بین جاده اصفهان تا ری و فواصل آنها را برشمرده است. بدین شرح که: از اصفهان تا برخوار، سه فرسخ، از برخوار تا رباط وز، هفت فرسخ، از رباط وز تا طرق، پنج فرسخ، از طرق تا اصفاهه، شش فرسخ، از اصفاهه تا دکان، پنج فرسخ، از دکان تا باد پنج فرسخ، از باد تا ابروز پنج فرسخ و ... .

   در کتاب «ترجمه محاسن اصفهان1» در ذکر استادان متبحر در علم نحو و اعراب و فحول شعرای سخن منقّح در باب متقدمان، از ابوعبدالله بادی، ابوعلی بادی و ابوحاتم محمد حسن بادی نام برده است

    در کتاب مُعْجَمُ البُلدان یاقوت حموی نیز از باد اینگونه یاد شده است: «باذ من قری اصبهان و قیل من قری جرباذقان ینسب الیها الحسن بن سعد بن الحسن الفقیه الباذی مات بعد سنة ثلاث و ستَّمائه»؛ ترجمه «باد از آبادیهای اصفهان است و گفته شده از آبادی های گلپایگان است، حسن بن سعد بن حسن فقیه بادی که در سال 603 ه.ق درگذشت منسوب بدانجاست

    در کتاب نقاوة الآثار تالیف محمود بن هدایت الله افوشته ای از کشتار فجیع مردم باد توسط مرتضی قلی خان پُرناک اینگونه یاد شده است:

      «... القصه خان عالی شأن را چون از هیچ جا تیر اراده به هدف مقصود نرسید، از این سبب کمال دماغ خشکی به هم رسانیده، اعراض بی نهایت بر طبیعتش مستولی گشته و بعد از آنکه بعضی از توابع کاشان را غارت کرده بود متوجه ولایت نطنز شد و بعضی از قریه و مزارع آنجا را خراب کرده مردم قریه باد، که از بلوک گرمسیر نطنز است از بیم آن سپاه به بوم کنی پناه جستند و بعضی از لشکریان پی به ایشان برده آن جماعت را از جهت حصول مال، تکلیف بیرون آمدن کردند و ایشان به توهم آزارو کشتن از آن غار قبول بیرون آمدن نکردند، آخرالامر آن ظالم، چند کاه بسیار جمع آورده و در آنجا ریختند و آتش در آن زدند و موازی دویست نفر از پیر و جوان و اطفال و زنان در آن بوم کن، از کاه دود مردند.

     بعد از آن خان عالمیکان به موضع موغار که از اعمال اردستان است عبور فرموده آن قریه را نیز دریافت و از آنجا به راه بیابان متوجه اِلَکاء خود شدند. چون یک منزل از سمنان گذشت، شبی قلنجی صعب کرده، اطبّا را حاضر می ساختند اجل پیش دستی کرده بساط زندگانیش در نوردید».

  یادآور می شود که این اتفاق در زمان پادشاهی سلطان محمد پدر شاه عباس اول صفوی روی داده است.

در مجموعه ناصری2 نسخه خطی، در بخش جغرافیای اصفهان و نطنز از «باد» چنین یاد کرده است:

      «باد که تا قصبه نطنز چهار فرسخ است عرض و طول اراضی آن دو فرسخ در دو فرسخ است». آب باد از رودخانه برزرود است؛ در حقیقت از دو رودخانه است یکی سمت برزرود و یکی در سمت چیمه رود، زیر قریه هنجن یکی می شود، قریب یک فرسخ زیر هنجن دو رشته قنات هم حفر شده که آب آن دو رشته قنات هم داخل رودخانه می شود و از هنجن تا باد چهار فرسخ است. تخمیناً باد، سیصد در خانه می شود. محصول شتوی جو شیرین و تریاک، صیفی جوزق (پنبه) و ماش و تنباکو. هوای آنجا گرمسیر که در فصل تابستان خیلی گرم می شود.

    خربزه، گرمک، طالبی و هندوانه بهاره از کاشان زودتر می رسد. سر راه «دارالعباد یزد» و کرمان واقع است و امامزاده ای هست مشهور به علی عباس، مساحت آن تا باد دو فرسخ است. میان ریگ واقع شده، فرزند امام موسی کاظم (ع) بسیار با معجز و کرامت است که احدی جرأت آن ندارد که در امامزاده قسم یاد کند. بعض کسان قسم خوردند، مال و جان آنها از بین رفت. برگ ابریشم هم دارد»

بخشی از مقاله مهندس سعید صالحیان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







شنبه 1 فروردين 0برچسب:, :: 8:18 ::  نويسنده : داريوش صولتیان